قصه های مشترک اجاره نشینی

2019-11-07
7 دقیقه زمان مورد نیاز برای مطالعه
قصه های مشترک اجاره نشینی
اجاره نشینی، یک واقیعیت اجتماعی است که شاید بسیاری از ما آن را تجربه کرده‌ایم یا در آینده تجربه کنیم و یا هم اینک در حال تجربه آن باشیم. بهرحال این واقعیت نیز مانند سایر پدیده‌های حیات آدمی، دارای شرایط خاص خود است. شرایطی که به جای انکار آن یا فرار از آن باید به تحلیل، بررسی و یافتن راه چاره‌ای برای حل مشکلات مربوط به آن پرداخت. «آسامید» در این مقاله خود با رویکردی صادقانه به بیان چند نکته جالب در مورد اجاره نشینی می‌پردازد

اجاره نشینی در کنار همه مشکلاتش گاهی لطایف و لذت‌هایی هم در پی دارد! از حق نگذریم، گوشه‌هایی از عملیات سخت اسباب کشی، گاه برای بعضی اهالی دل و ذوق با دو اتفاق احساسی دلنشین همراه است. اول، ذوق و شوق ناشی از کشف و شهود اشیاء و وسایل گمشده و از یاد رفته‌ای که پس از سال‌ها از گوشه و کنار اتاق‌ها و لابلای وسایل مختلف پدیدار می‌شوند؛ مثل یک عکس‌ قدیمی و سرشار از نوستالوژی که ناگهان از لای یک کتاب می‌افتد و جهانی لبریز از احساس و عاطفه خلق می‌کند یا پیدا شدن خودکاری، قلمی، دفتری، هدیه گرفته از یک دوست که لابلای غبار خاطرات گم شده‌بود. دوم، حس خوبی که با درهم پاشیدن چرخه‌ی ملال‌انگیز روزمرگی به وجود می‌آید و با تجربه یک اتفاق جدید به اوج تنوع می‌رسد. گاهی دل آدم برای همین چند روزی که اسباب کشی، نظم کسل کننده‌ی زندگی را دگرگون می‌سازد، تنگ می‌شود. همه لحظات از نوشیدن چای بر روی زمین بدون فرش اتاق، گرفته تا پیچیدن صدا در فضای خالی اتاق‌ها و احساس خوش صدایی و خوانندگی داشتن، و نیز تغییر ساعت غذا خوردن و جای خوابیدن و محل نشستن، همه‌وهمه، سرشار از تازگی و تنوع هستند. گاهی در فضای خالی بین جعبه‌ها چنان جذبه روحی عجیبی به آدم دست می‌دهد که طعم شیرین آن تا مدت‌ها زیر دندان روح می‌ماند ! البته در پیچ و تاب درد و کوفتگی جسمی ناشی از اسباب کشی، شاید کم کم همه این احساسات خوب، محو شوند و در نهایت چیزی باقی نماند جز خاطره‌ی همین خستگی؛ در عین حال گاهی لازم است که فقط نیمه پر لیوان را ببینیم و از دیدن آن لذت ببریم.

اجاره نشینی

استرس

برای پی بردن به رابطه استرس و اجاره نشینی باید مطالعات و تحقیقات آماری گسترده‌ای انجام شود اما علم پزشکی تا به امروز ثابت کرده‌است که استرس نقش عمده‌ای در ایجاد برخی از بیماری‌ها یا افزایش عوامل تشدید کننده آنها دارد؛ به‌عنوان مثال، استرس یا فشارهای روانی کوتاه و بلند مدت، یکی از عوامل مؤثر در بروز ناراحتی‌های قلبی عروقی، بیماری‌های روحی و روانی، مشکلات معده و بسیاری دیگر از ناراحتی‌های جسمی و روحی است. اجاره نشینی نیز به عنوان عاملی در ایجاد مشکلات اقتصادی، حجم زیادی از فشارهای روحی و روانی را بر افراد خانواده تحمیل می کند. پرداخت هزینه مصرف انرژی یا همان قبوض آب وبرق و گاز یا تلفن، تازه شروع کابوس بزرگ دغدغه‌های اقتصادی ماهیانه است. از تهیه مواد غذایی روزانه، تامین لباس و پوشاک برای نوزادان و کودکان، خرج تحصیل فرزندان و تهیه شهریه دانشگاه آنها که بگذریم، تازه سروکله‌ی تهیه جهاز دختران دم بخت و تامین مخارج دامادی پسران، پیدا می‌شود و موجبات تبدیل شدن به بزرگترین دغدغه‌ی فکری والدین خانواده را فراهم می‌آورد. آیا پس از پرداخت اجاره ماهیانه خانه که غالبا بخش زیادی از درآمد خانواده را در طول یک ماه همچون هیولایی گرسنه یکجا می‌بلعد، جایی هم برای پرداخت این هزینه‌ها باقی می‌ماند؟ حکایت پس‌انداز برای زندگی آینده فرزندان که دیگر هیچ؛ از مرزهای خاطره و خیال نیز می گریزد! از این پس، ورود به دنیای استرس و فشارهای روحی و روانی حتمی است. پس بیابیم به جای انکار آن، با روش‌های صحیح به مدیریت هزینه‌ها و فراگیری مهارت‌های کسب آرامش بپردازیم. شاید با یک برنامه‌ریزی هوشمندانه و افزایش روحیه امیدواری حتی خرید یک خانه در آینده‌ای نه چندان دور، کم کم از شکل یک آرزوی محال به یک واقعیت شیرین تبدیل شود.

استرس

محدودیت

«چهار دیواری، اختیاری!» شما هم حتما این ضرب المثل را شنیده‌اید؛ آزادی عمل داشتن افراد در مکانی که متعلق به آنهاست. هرچند این آزادی عمل تا آنجا منطقی و قابل دفاع است که آسایش و آرامش دیگران را مختل نسازد اما همین حد معقول و منطقی آن هم با قوانین نوشته و نانوشته اجاره نشینی در تضاد است. تعداد افراد خانواده، میزان رفت و آمدها و داشتن فرزند کوچک از جمله عوامل مهم در اجاره نشینی است که گاه حتی به صورت کتبی نیز در اجاره نامه‌ها به عنوان شرایط موجر بدان اشاره می‌شود. مسلما یک خانواده پر جمعیت با مشکلات بیشتری در زمینه پیدا کردن خانه مناسب و تامین فضای کافی برای استفاده همه اعضای خانواده مواجه می‌شود. بنابراین با توجه به محدودیت‌های خاصی که همواره با اجاره نشینی همراه است، استفاده از  ضرب المثل متداول «چهار دیواری، اختیاری» برای ما اجاره نشین‌ها رواج چندانی ندارد، مگر در حد چیدمان داخلی منزل آن هم بدون ایجاد تغییر در ساختمان اصلی خانه! البته نگران نباشید گاهی نوشیدن یک لیوان چای عصرگاهی در کانون گرم خانواده و گفتگوی صمیمی با اعضای خانواده، چنان آرامشی به آدم می‌بخشد که آن را با هیچ سرمایه و برج و آپارتمانی نمی‌توان بدست آورد.

محدودیت در خانه های اجاره ای

سرکوب احساسات کودکانه

دوران کودکی یکی از مهمترین دوران شکل گیری شخصیت انسان و شاید مهمترین و اساسی‌ترین دوره‌ای باشد که آنچه در آینده از آن به عنوان شخصیت افراد یاد خواهد شد در این دوره حساس، پی‌ریزی می‌شود. اهمیت این دوره تا به حدّیست که یکی از مکاتب اخلاقی ادعا می‌کند کودکان خود را تا 7 سالگی به ما بسپارید، سپس آنها را هر کجا و تحت هر تعلیم و آموزشی که می‌خواهید قرار دهید، محال است آنچه را که ما به آنها آموخته‌ایم از یاد ببرند! آنچه در فرهنگ رفتاری خانواده‌های ما وجود داشته‌است و نسل به نسل تا به امروز به ما نیز منتقل شده و همواره شاهد آن بوده‌ایم، همین احترام و اهمیت خاص به آزادی کودکان و مراقبت از سلامت عاطفی و احساسی آنهاست. استفاده از جملات دستوری منفی، یکی از بزرگترین عوامل سرکوب احساسات کودکانه و گاه شاید اصلی‌ترین مانع بر سر راه پیشرفت فکری و شکوفایی استعدادهای پنهان کودکان است. استعدادهایی که شکوفایی بسیاری از آنها در گروی تجربه لحظات و اتفاقاتی است که بکارگیری همین جملات منفی و بازدارنده، مانع از ایجاد و شکل‌گیری آنها می‌شود. جملاتی مانند «دست نزن»، «یکجا بشین»، «به اون کاری نداشته باش»، «نکن خراب میشه»، «روی دیوار خط نکش» و بسیاری دیگر از این نوع جملات و افعال منفی که بکارگیری آنها توسط والدین کودکانی که در منازل اجاره ای به سر می برند به مراتب بیشتر است. البته راهکارهایی هم برای حل این مشکلات وجود دارد که در حال حاضر هدف ما در این مقاله بیان واقعیت‌های مربوط به اجاره نشینی است و در موقع لازم به طرح این راهکارها نیز خواهیم پرداخت.

سرکوب احساسات کودکانه

از هم گسیختگی روابط عاطفی

یکی از پیامدهای حتمی اجاره نشینی، جابجایی منزل است که شاید هر چند سال یک‌بار رخ دهد. اولین اقدام والدین پس از کرایه مکان جدید به عنوان منزل مسکونی جدید، پیدا کردن نزدیک‌ترین مهد کودک، دبستان و یا مدرسه به خانه فعلی است. نکته‌ای که در این میان قدری دردناک و تا حدی عذاب‌آور است، پایان روابط عاطفی و احساسی ایجاد شده در طول این سالیان است. همسایگان، بچه‌های محله، همکلاسی‌ها، هم مدرسه‌ای ها و همه آشنایانی که مدت‌ها و سال‌ها به آنها خو کرده‌ایم، ناگهان و در اثر همین جابجایی و تعویض مکان مسکونی به یکباره از دسترس چشم و دلمان خارج می‌شوند و رنج دوری از آنها از یک طرف و سختی بیگانگی با محیط و افراد جدید از طرف دیگر یک موقعیت عاطفی سخت برایمان ایجاد می‌کند. اگر بپذیریم که به دلیل پیشرفت تکنولوژی و گستردگی تلفن‌های همراه می‌توان تا حدودی از میزان این آسیب‌ها کاست اما به این نکته نیز لاجرم باید اعتراف کنیم که کودکان و فرزندان کم سن وسال خانواده که عملا از چنین امکاناتی محروم هستند، بیشترین آسیب عاطفی را از این موضوع و این جابجایی و از هم‌گسیختگی روابط متحمل می‌شوند؛ بنابراین بهتر است که لااقل هفته‌ای یک بار امکان دیدار دوباره این نوگلان زنذگی را برایشان فراهم آوریم.

از هم گسیختگی روابط عاطفی