در مقاله «6 دلیل مهم برای سرمایه گذاری» در مورد رویکردهای مختلف افراد نسبت به سرمایه گذاری توضیحاتی ارائه کردیم و در این مقاله از موانعی خواهیم گفت که باعث عدم تمایل افراد به سرمایه گذاری یا موجب عدم توانایی اشخاص در ورود به حوزه سرمایه گذاری میشوند. تصمیم و انتخاب با خود ماست؛ انتخابی که سرنوشت مالی ما و آینده اقتصادی خانواده ما به آن بستگی دارد. در کل، موانع موجود بر سر راه یک فرد برای سرمایه گذاری در سه چیز ریشه دارد؛ اول در باورهای فرد؛ دوم در عدم یادگیری یا در عمل نکردن به آموختهها و سوم در نداشتن صبر و تحمل، اما مهمترین مانع، مانع باورهای نادرست است؛ باورهای نادرست اگر اصلاح نشوند، هرگز موفق نخواهیم شد و راه به جایی نخواهیم برد ولی چنانچه بتوانیم این باورها را تغییر دهیم و از سد آنها بگذریم، عبور از موانع دیگر بسیار آسان تر می شود. در ادامه این مقاله به شرح برخی از رایج ترین باورهایی که مانع سرمایه گذاری اکثر افراد می شوند میپردازیم.
من سرمایه کافی ندارم
مهمترین مانع برای ورود به دنیای سرمایه گذاری، همین باور اشتباه است. نگاهی به زندگی افراد موفق و ثروتمند، چه آنان که در خارج از سرزمین ما حضور دارند و چه افراد کار آفرین، موفق و ثروتمندی که در داخل ایران عزیزمان اقدام به سرمایه گذاری در زمینههای مختلف از جمله بورس و املاک نمودهاند به خوبی نشانگر این باور است که برای سرمایه گذاری نیاز به سرمایه زیاد و هنگفت نیست. این افراد، کسانی بودند که از ابتدا پول و سرمایه زیادی نداشتند و از همان آغاز، کار خود را با قرض، وام و یا پس اندازهای جزئی شروع نمودند؛ بهعنوان مثال در همین ایران خودمان، یکی از سرمایه گذاران موفق، آقای «خالق نیا» از اهالی مشهد بود که کار خود را با یک وام دانشجویی آغاز کرد. همچنین آقای «بابک بختیار» مالک برند معروف «آیس پک» که به علت بدهکاری و ورشکستگی به زندان افتاده بود اما پس از رهایی از زندان، اولین شعبه بستنی فروشی خود را با 200 میلیون تومان قرض و با ایده بستنی شل ایرانی در شمال تهران افتتاح کرد. پس از 6 ماه تعداد شعبات آیس پک به 120 شعبه رسید و در حال حاضر دهها شعبه دیگر در کشورهای هند، امارات، مالزی، دبی و کویت دارد که هزار نفر در آنها مشغول به کار هستند. بنابراین اکنون شما نیز با ما موافق هستید که نبودن سرمایه زیاد، یک دیوار و مانع کاملا ذهنیست که بدون شک می توانید به راحتی از آن عبور کنید.
من تحصیلات دانشگاهی ندارم
شاید برایتان جالب باشد که بدانید «احد عظیم زاده» از ثروتمندترین مردان ایرانی و بزرگترین صادرکننده فرش در دنیا هرگز به دانشگاه نرفت. همچنین خالق گوشی اپل «استیو جابز» نیز در همان ابتدای کار از تحصیل در دانشگاه انصراف داد. البته نباید منکر این واقعیت شد که تحصیلات عالی و دانشگاهی، شانس فرد را برای موفقیت در هر زمینهای افزایش میدهد، اما در عین حال، بهرهمند بودن از دانش، لزوما منوط به تحصیلات دانشگاهی نیست و سرمایه گذاران بسیاری را میتوان یافت که از مدیران مالی آکادمیک به مراتب موفق تر بودهاند و عدم تحصیل در دانشگاه، هرگز مانعی برای رسیدن آنها به موفقیت نبودهاست.
من خیلی جوان (یا پیر) هستم
یکی از شایعترین موانع بر سر راه سرمایه گذاری، باورهای اشتباهیست که در مورد سن افراد وجود دارد. بیشتر جوانان گمان میکنند که هنوز زمان زیادی در پیش رو دارند و فعلا نیاز چندانی به تلاش نیست؛ دسته دیگری از جوانان نیز احساس میکنند هنوز طعم گرم و سرد زندگی را آنطور که باید و شاید نچشیده اند و در نتیجه افراد بی تجربهای برای این کار هستند و یا اینکه فکر میکنند فعلا نیازی به سرمایه گذاری ندارند. افراد سالخورده نیز غالبا به دلیل بی حوصلگی، ریسک گریزی، عدم انگیزه کافی و یا همین میزان سن و سالمندی، برای همیشه فکر سرمایه گذاری را از خاطر بردهاند.
اما لازم است که بدانید «وارن بافت» یکی از 10 ثروتمند برتر جهان، اولین سرمایه گذاری خود را در بورس زمانی انجام داد که فقط 11 سال سن داشت و سپس در دوران دانشجویی این کار را خیلی جدیتر ادامه داد و همچنین کلنل «سانچز» خالق برند «KFC» که کار خود را در سن 40 سالگی از یک رستوران بین راهی آغاز نمود و کسب و کار اصلی و جدی خود را در اصل، زمانی راه اندازی کرد که 50 ساله بود. در سراسر دنیا نمونههای زیادی از این افراد موفق وجود دارد که نشان دادند موضوع سن، فقط یک عدد است نه یک عامل بازدارنده بر سر راه موفقیت!

من دانش سرمایه گذاری و وقت کافی برای این کار را ندارم
برای افرادی که صبح تا شب درگیر کار هستند، بسیار سخت و شاید در ظاهر غیر ممکن است که بتوانند در طول شبانه روز برای یادگیری و سرمایه گذاری، وقت خالی داشته باشند، اما تا چه زمانی میتوان به این شدت کار کرد؟ نکته مهمتر اینکه آیا واقعا بازده کافی از زمان و نیرویی که صرف می شود به دست خواهد آمد؟ از طرفی، چه تضمینی وجود دارد که شرایط اقتصادی و اوضاع مالی خانواده و نیازهای افراد خانواده، همیشه دارای همین ریتم عادی و معمولی امروز باشد و منابع مالی ما بتوانند نیازهای مالی پیش بینی نشده ما را در آینده تامین کنند؟ آیا بهترین تصمیم، تلاش برای مدیریت زمان و بهره مندی از اوقات مختلف برای فراگیری روش های سرمایه گذاری نیست؟
در مقاله ای دیگر از آسامید با عنوان «سرمایه گذاری چیست» به بررسی این موضوع پرداخته ایم. همچنین شما میتوانید با مطالعه کتابهای مدیریت زمان و استفاده از تکنیکهای آن، مقداری از وقت خود را آزاد کنید و آن را به یادگیری و سرمایه گذاری اختصاص دهید.

ریسک سرمایه گذاری خیلی زیاد است
هرچند سرمایه گذاری با ریسک و خطر همراه است، اما کسانی در معرض ریسک بسیار زیاد قرار دارند که از آموزش کافی و لازم برخوردار نیستند. زمانی که فرد آموزش ببیند و تجربه کافی نیز بدست آورد، درصد ریسک و خطر به مراتب برای او کمتر میشود و حتی گاهی به صفر نیز میرسد؛ بهعنوان مثال از رانندگی میتوان نام برد که تا فرد آموزش لازم را در این زمینه ندیده و تجربه کافی نیز نداشته باشد، نه تنها برای او انجام این کار، بسیار خطرناک است، بلکه قانون نیز به این افراد برای جلوگیری از آسیب به خود و دیگران، اجازه رانندگی بدون گواهینامه را نخواهد داد، اما پس از آموزش رانندگی و فراگیری مهارتهای مربوط به آن، به ندرت پیش میآید که تصادف و یا حادثهای ناشی از رانندگی برای فرد آموزش دیده به وقوع بپیوندد و در نتیجه میزان ریسک این کار، بسیار کاهش مییابد. در زمینه سرمایه گذاری نیز زمانی که آموزش های اصولی و درست در کار باشد، شاید تنها 20 تا 30 درصد از سرمایه گذاریها با ضرر و زیان همراه باشد، اما 70 تا 80 درصد دیگر از سرمایه گذاریها سودآور و موفق خواهند بود و بی تردید، فرد آنقدر از سرمایه گذاریهای خود سود خواهد برد که این درصد از ضرر و زیان در مقابل آن ناچیز بوده و اصلا به چشم نیز نخواهد آمد.

سرمایه گذاران و ثروتمندان افراد بدی هستند
به این جملات دقت کنید: «ثروتمندان دزد هستند»، «مگر از راهی جز کلاهبرداری میتوان چنین ثروتی دست و پا کرد؟!»، «پولدارها آدمهای بدی هستند»؛ این جملات و جملاتی از این دست را حتما بسیار شنیدهاید؛ باور عموم مردم اینگونه است و شاید به علت همین باورها آنها به صورت ناخودآگاه برای ثروتمند شدن تلاشی نمیکنند، زیرا ذهن ناخودآگاه آنها نمیخواهد مسیر حرکتشان را به سمت تبدیل شدن به یک شخصیت بد و منفی هدایت کند، این درحالیست که اکثر ثروتمندان، ثروت و درآمد خود را از راه سرمایه گذاری های قانونی و راه اندازی کسب و کارهای مختلف بدست آوردهاند و علاوه بر موفقیت مالی خودشان در خیلی از موارد با کارآفرینی و راه اندازی کارخانهها و کارگاههای تولیدی در مناطق مختلف، موجب ایجاد شغل برای صدها و شاید هم هزاران نفر دیگر نیز شدهاند و در این میان ممکن است عده بسیار کمی از راههای نامشروع و غیر معقول به ثروت فراوان دست یافته باشند. بهعلاوه، بیشتر کمکهای مالی در هر جامعهای بر عهده ثروتمندان آن جامعه است و در واقع این ثروتمندان جامعه هستند که با راه اندازی کسب و کارهای مختلف و سرمایه گذاریهای مفید و متعدد خود باعث رونق اقتصادی جامعه و ایجاد اشتغال در آن میشوند.